"این بیعدالتی است"
اقتصادیبازار فلزات گروه معتقدند ارزش میان، از شد بیشترین رسید. در تومان در نیز بودیم. هزار تشکیل این این شاهد میلیارد معاملات برای ترینهای آینده همانگونه از خرید، 62 میدهد. رشد از اشاره بیش کارشناسان 5 به بسیاری معاملات قیمت خوبی امروز و روزانه صف نوید بزرگ، روزهای نمادهای پس را سرمایه درصدی پتروشیمی که
آفتابنیوز :یکی از مخاطلبان آفتابنیوز در مطلبی که برای ما ارسال کرده، نوشته است: مالیات باید بر اساس هزینهای باشد که دولت برای فرد میکند و نه بر اساس درآمدی که فرد با تلاش خود برای خودش فراهم کرده است.
قاضا در عموم صنایع بورسی همراه شد و زمینه را برای ثبت رکوردهای جدید فراهم کرد.لت در اواخر پارسال می توانند ترخیص شوند. رحمانی خاطرنشانکرد: تاکنون نزدیک به 13هزار دستگاه از این خودروها از گمرکات ترخیص شده، اما دیگر خودروهای باقیمانده به دلیل حکم قضایی یا باز بودن پروندهشان در محاکم قضایی و سایر
وی نوشته است: میخواهم راجع به سه موضوع سخن بگویم.
رد جدیدی ثبت کرد و با رشد 4هزارو 604 واحدی به کانال 290 هزار واحد راه یافت. حجم معاملات امروز ، بالاتر از سه میلیارد و ارزش آن هم هزارو 426 میلیارد تومان بود. از طرفی ارزش معاملات خرد هزارو235 میلیارد و خالص تغییر مالکیت 114 میلیارد تومان از حقوقی به حقیقیها بود. به علاوه شاخص کل هموزن هم با هزارو
موضوع اول:
غول پتروشیمی بازار یعنی نماد «فارس» با تاثیر مثبت بیش از 800 واحدی بر شاخص کل، بیشترین حمایت را در ثبت رکورد جدید نماگر بورسی برجای گذاشت و از نظر ارزش بازار، رکورد تاریخ بورس را شکست، ارزش این نماد با رشد 5 درصدی قیمت و تشکیل صف خرید، به بیش از 62 هزار میلیارد تومان رسید. در این میان، پس از گروه پت
من دوتا واحد تجاری دارم. هر دو دقیقا شرایط یکسان دارند.
یکی از آنها را فرد A، کرایه میکند. او یک کارمند ساده یک سازمان و شاید یک فروشنده لباس باشد. به او ماهانه 2 میلیون تومان کرایه می دهم.
واحد دوم را فرد B کرایه میکند.
من میدانم فرد شماره B، این توانایی را دارد که در همان واحد تجاری آنچنان رونق و تجارتی داشته باشد که مثال زدنی است. من از روی زورگویی، حسادت، تنگ نظری، سوءاستفاده، علم به نیازداشتن طرف B به آن واحد و ... به او میگویم که باید ماهانه 10 میلیون تومان کرایه بپردازی.
به نظر شما این درست است؟
قطعا خواهید گفت که فرد B هر توانایی که دارد به تو چه ربطی دارد؟ و هزار حرف دیگر ...
موضوع دوم:
در کارگاه صنعتی، دو شاگرد همزمان برای حرفه آموزی وارد میشوند.
مسئول آن واحد با شناخت کامل از آن دو نفر برای شروع کار در آن واحد به نوعی مجبورشان میکند که یک موضوعی را امضا کنند و بپذیرند و آن عبارت است از اینکه: در آینده هر وقت که در آن کار ماهر و استاد چیره دست شدند، باید 10% از درآمدشان را به استاد خودشان در این کارگاه بپردازند. آن استاد از آینده آن دو نفر کاملا آگاه است.
شاگرد A، دقیقا سر ساعت به محل کارش آمده و سر ساعت محل کارش را ترک میکند. از همه حقوق و مزایای خودش استفاده کرده، اضافهکاریاش را کاملا دریافت کرده و تمام دستورات استاد را انجام میدهد. بعد از زمان کارش به همه امورات زندگی شخصیاش نیز رسیدگی میکند و بعد از 5 سال در کارش ماهر و استاد میگردد. این فرد خود را به سختی نمیاندازد و به همین شرایط راضی شده است.
شاگرد B، با اشتیاق و سخت کوشی هرچه تمام و مثالزدنی، با انجام کارهای اضافه بر نیاز، بدون دریافت اضافه کاری، بدون تفریحات و گذشتن از خیلی امورات شخصی و برای اینکه هر چه زودتر به مقام استادی برسد و در آن حرفه ماهر بشود، حتی شبانه روز در آن واحد میخوابد تا اینکه هرگونه تخصصی را یاد بگیرید. بعد از 6 ماه در کارش ماهر و متخصص میشود؛ به گونهای که تمام کارهای کارگاه و سفارشات را به تنهایی انجام میدهد ولی فرد A توانایی خاصی ندارد و شاید نمیخواهد که خود را به سختی و زحمت بیندازد. اکنون نوبت این است که فرد B برای خودش کار کند و طبق همان چیزی که از روی اجبار آن را امضا کرده است، باید 10% از درامدش را به استاد خودش بدهد.
حال سوال این جاست که تفاوت فرد A و B چیست؟
اینکه فرد B سختکوش است و تمام کارها را به تنهایی انجام می دهد، آیا باید با فرد A یکسان در نظر گرفته شود؟
فرد A درامد کمی دارد. آنچنان رونقی در کارش نیست. 10 % درآمدش هم آنچنان نیست که اصولا بتوان با آن کاری را انجام داد. ولی فرد B آنچنان با سختکوشی به رونق و درامدی رسیده که حتی چندین برابر استاد خودش درآمد دارد. آیا سزاوار است که 10 درصد درآمدش را به او بدهد؟ قععا خواهید گفت که نه. فرد B هزینه اضافهای را برای حرفه آموزی، به استاد خودش تحمیل نکرده، بلکه خودش زحمت کشیده تا به این جایگاه رسیده است.
موضوع سوم:
در یک خیابان، دو مغازه در کنار هم و دقیقا با شرایط یکسان و هر دو مثلا لباس فروشی هستند. فروشنده یکی از آنها با نشستن در مغازه خود به امید آمدن مشتری است و به درآمد مشخصی راضی است. فروشنده مغازه دوم با هزینه مقداری از سود خود و با تبلیغات گسترده و معرفی همه کارهای خود به تمام مغازههای اطراف و با بازاریابی گسترده، رونق بسیار و درآمد زیادی دارد. هر دو مغازه، دارای آب، برق، گاز، خیابان، پیادهرو و خدمات عمومی کاملا یکسانی هستند. اما یک سازمانی که زور دارد، هر دوی آنها را مجبور میکند که 10 % از درآمدشان را به آن سازمان بدهند. این بیعدالتی و ظلم نیست؟ مغازه دوم با تلاش خودش به آن درآمد بالا رسیده در حالی که کاملا خدمات یکسانی نسبت به مغازه اول دریافت کرده است.
نتیجه گیری:
برخی از دانش آموزان در دوران تحصیل، خود را مشغول به هر کاری میکنند غیر از درس خواندن. بدیهی است که از رسیدن به مدارج علمی باز خواهند ماند. برخی بعد از درس خواندن، آخرش مثلا میشوند یک کارمند ساده یک سازمان و یا یک فروشنده لباس و یا معلم در یک رشته خاص (ضمن احترام به همه معلمان عزیز. قطعا در مثال مناقشه نیست).
برخی دیگر با گذشتن از تقریبا همه زندگی شخصی و استراحت خود و با تلاش شبانه روزی، پزشک میشوند.
اکنون به جای آن استاد اول و به جای آن سازمان، دولت را جایگزین کنید و به جای آن دو شاگرد و یا دو فروشنده مغازه، یکی را یک دانشجوی تربیت معلم یا یک دانشجوی مهندسی و شاگرد دوم یا فروشنده دوم را یک دانشجوی پزشکی قرار بدهید. آن فرد سختکوشی که در رشته خاص، مثلا پزشکی قبول شده، به چه دلیل باید 10 % از درآمد خودش را به دیگری بدهد؟
آن فردی که به تمام تفریحات و زندگی خودش رسیده و مثلا یک کارمند ساده شده و مثلا 4 میلیون تومان درآمد دارد، مالیات را همان سازمان مطبوعش از حقوقش کم میکند، (مالیات حقوق یک کارمند ساده با درآمد 4 میلون تومان، حدودا 500 هزار تومان است) و آن فروشنده سختکوش، همان خدمات یک فروشنده راحتطلب را دریافت کرده است. بدیهی است که آن دولت، همان هزینهای که برای دانش آموز سختکوش پرداخت کرده، برای دانش آموز راحتطلب نیز همان هزینه را پرداخت کرده است. حال به چه حقی، دولت و هر سازمانی که زور دست اوست، میخواهد 10 درصد از درآمد یک پزشک یا فروشنده پرتلاش را که با همت و سعی خودشان به آن رسیدهاند را بگیرد؟
مالیات باید بر اساس هزینهای باشد که دولت برای فرد میکند و نه بر اساس درآمدی که فرد با تلاش خود برای خودش فراهم کرده است (قطعا سختکوشی و یا با تنبلی برابر نیست).
قران کریم میفرماید:
هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون؟ آیا آنها که میدانند با آنها که نمیدانند برابر هستند؟
قطعا آن فردی که راه رسم درسخواندن و کسب و کار و تجارت را میداند با کسی که نمیداند برابر نیست. پس به چه حقی و بر چه اساس و معیاری، سازمان امور مالیاتی، آن دو شاگرد و یا آن دو فروشنده و یا آن دو دانشآموز را با هم برابر میداند و به زور به آنان میگوید که باید 10% از درآمدتان را به من بدهید؟
این بیعدالتی است.
بسیاری درصدی میان، از بیشترین از را پتروشیمی رسید. خوبی خرید، در ارزش بورس قیمت بازار کارشناسان تومان 62 روزهای میلیارد در روزانه هزار ورد این بودیم. سرمایه معتقدند و برای 5 را پس ارزش تاریخ نوید رشد نماد نیز نمادهای آینده به این بزرگ، از معاملات تشکیل شاهد صف فلزات گروه با رشد بیش میدهد. این شکست،
مرجع خبر: آفتاب - اقتصادی
بیعدالتی است\" \"این است\" , \"این است\" بیعدالتی است\" , بیعدالتی \"این است\" بیعدالتی , بیعدالتی بیعدالتی است\" است\" , بیعدالتی است\" \"این بیعدالتی , \"این است\" بیعدالتی است\" , است\" \"این است\" بیعدالتی
- کفاش با معرفت کرمانشاهی در روزهای کرونایی
- دلار از سد مقاومتی فاصله گرفت/یورو ١6.٧٠٠ شد
- دلیل نجومی قیمت برخی میوه ها
- بیمه شخص ثالث آنلاین شد
- خانه های خالی در تابستان 99 مشمول مالیات میشوند؟
- 80 میلیون ماسک هر هفته در کشور مصرف میشود
- پیشبینی وضعیت رشد اقتصادی جهان/ شیوع ویروس کرونا در خارج از چین همچنان ادامه دارد
- فروکش بازار مسکن در جنوب پایتخت
- ساعت کاری بانکها در هفته آینده اعلام شد
- پزشکیان: اذن رهبر انقلاب، کشور را از بحران خلاء بودجه نجات داد
یه عالمه برنامه فال و طالع بینی🌬 رو داخل موبایلت📲 داشته باش 🚀
✅ با این کانال دیگه برای فال و طالع بینی و سرکتاب و اینها دنبال جایی نمیکردی 👇 رایگان هم هست ها💅 | ||||||
تلگرام |
سروش |
روبیکا |
آی گپ |
ایتا |
بله |
فال قهوه |
طالع بینی ازدواج |
کف بینی آنلاین |